تابستون رو بیشتر برای طهران و دیدن دوستان میخوام =)

ساخت وبلاگ
بسم الله مهربون :)

+بعد از ظهر هوا از اون هواهای پاییزی و ابری و دوست داشتنی بود . لباس ورزشی هامو پوشیدم ، با شال و کلاه و دستکش راه افتادم ... تقریبا سه ساعتی قدم زدم ! بهش فک میکردم و هر لحظه مطمئن تر میشدم به چیزی که بود ... ولی چه فایده ! مصداق بارز "من به تو فک میکنم هر دقیقه دو سه بار" منم والا =|

+لذت میبرم وقتی میبینم انقد سخت کار میکنه و انقد عالی نتیجه میگیره الگوی عزیزم ! ماشین جدید خریده بود ، خدا تومن ! ... بهش گفتم یه پیتزای سبزیجات میخوام با شیش تا سس و یه اب انبه به عنوان شیرینی =) اما خب خودمم میدونم نمیگیرم ازش ...

+ بعضی وقتا اصلا صبور نیستم . دلم میخواد زودتر بپرم توی تابستون . تکلیفم مشخص شه دوباره بصورت حرفه ای برم دنبال موسیقی و نقاشی و حتی تر سوارکاری *_* خیلی بیشتر از اینا مشتاق ترم که تابستون بیاد برم طهران به دیدن الی جان و شاتوت جان و فروردین دخت جان :)

+بهش میگم خب من واقعا بهش فک میکنم ناراحت میشم ... میگه " یه به درک بگو و رد شو" =))))) همیشه همینو میگه ... کلا زندگیش بر پایه ی " یه به درک بگو و رد شو" بنا شده ! حالا فک نکنید آزاده رو میگم ها d;

+الهی که بخواین و بشه :)
توی عنوان هم تاکید میکنم که اگه حساسید نرید ادامه ی مطلب !...
ما را در سایت توی عنوان هم تاکید میکنم که اگه حساسید نرید ادامه ی مطلب ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1here-under-rain1 بازدید : 100 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 15:02