یک عدد پروازِ از امتحان جا مانده !

ساخت وبلاگ

بسم الله مهربون :)


دیشب اصلا نخوابیدم . گلو و سرم به شدت درد میکردن . اب ریزش بینی و چشم . پنج دقیقه گرمم بود ، پنج دقیقه سردم ! یه ضعف و بی حالی عجیبی هم داشتم . واقعا لعنت به سرماخوردگی ! سحر قرصامو خوردم و خوابیدم . کلا وقتی کلداکس یا استامینفن میخورم میتونم ساعت ها بخوابم . به شدت خواب اورن برام :) صبح خیلی دیر بیدار شدم نسبت به همیشه . نماینده نوشته بود امتحان ساعت دوازدهه . منم با خیالِ راحت یه دور دیگه فیلم هارو دیدم و استخون ها رو مرور کردم ، غافل از اینکه امتحان ساعتش تغییر کرده . وقتی رسیدم دانشگاه نصف بچه ها امتحان داده بودن و بیرون بودن ، بقیه هم قرنطینه !

با خودم فک کردم 4 نمره پرید . با این حال رفتم اتاق استاد ، توضیح دادم که هم واقعا حالم خوب نبوده که از صبح کلاس ها رو بیام و هم اطلاعی نداشتم از تغییر ساعت. فک کنم قیافه و رنگ و حال و اوضام رو دید دلش سوخت چون گفت بشین الان میام !

با اسفنوئید و پریتال برگشت ، گفت فک کن من پروازم ، تو استاد ، اینا رو کامل و با جزئیات واسم توضیح بده و برو ... قشنگ برداشته بود سخت ترین استخون ها رو آورده بود :| چقدر هم اینجوری مستقیم امتحان دادن ها سخته . با این حال یه دنیا ممنونم ازش . واقعا طبق قانون من نباید امتحان میدادم ... بسی هم تعجب کردم استاد به این خشنی و سخت گیری این همه مهربون شده بود !

 عملیِ استخونِ سروگردن هم به هر صورت تموم شد و به تاریخ پیوست دی:


+ الهی که بخواین و بشه :)

توی عنوان هم تاکید میکنم که اگه حساسید نرید ادامه ی مطلب !...
ما را در سایت توی عنوان هم تاکید میکنم که اگه حساسید نرید ادامه ی مطلب ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1here-under-rain1 بازدید : 111 تاريخ : پنجشنبه 10 خرداد 1397 ساعت: 20:37