شایدم حق دارن روزهای اول مریضی بچه رو انکار کنن!

ساخت وبلاگ

بسم الله مهربون :)

یک:

امروز بچه ها مریض ها رو فلای میدادن، من زیرپوستی میرفتم دم در با خانواده شون صحبت میکردم و مریض رو فلای بک میدادم :| نوزادی رو که با ضعف و بیحالی و poor feeding میارن، به راحتی آب خوردن ممکنه اکسپایر بشه. نمیگم هیچ وقت فلای ندادم ولی مریضی رو که مطمئنم چیزیش نیست و چیزیش نمیشه نه کسی رو که میدونم اگه بره میمیره، تازه اونم بزرگسال نه نوزاد! واقعا توی پروسه ی تحصیل پزشکی انقدر آدم فرسوده و خسته و داغون میشه دست به کارایی میزنه که ممکنه خودش هم باورش نشه! خوب موندن توی این مسیر سخته، خیلی سخته. هفت سال درس و امتحان و استرس کم نیست.

سه:

مقاومت بعضی مامان باباها مقابل فهمیدنِ مشکلِ بچشون بسیار بسیار عجیب و غیرقابل باوره. دختر بچه ی 10 ساله رو با شکایت پلی اوری، پلی دیپسی و کاهش وزن آورده بودن. توی آزمایش ها BS بالا داشت و خب تنها و تنها درمانش انسولین هست. مگه خانوادش راضی میشدن؟ باباش زل زده بود توی چشم های من میگفت عمرا بذارم بچه ام رو انسولینی کنید. از الان تا کِی؟ بهش گفتم هرجای دنیا بچه ات رو ببری درمان همینه. به جای این دعوا ها بپذرید بچه اتون دیابت داره، اطلاعاتتون رو در این زمینه بالا ببرید و بهش کمک کنید یه زندگی عادی مثل بقیه داشته باشه. گفت نه من رضایت میدم میبرمش، خودم درستش میکنم. هرچی براش توضیح میدادم نمیشه، اینو میبری خونش اسیدی میشه ( DKA) با کما میاریش ها، گفت خودم صلاح بچه ی خودم رو بهتر میدونم. یک ساعت داشتم التماس میکردم نبر بچه رو، بچه رو نبر، بی فایده بود توی عنوان هم تاکید میکنم که اگه حساسید نرید ادامه ی مطلب !...

ما را در سایت توی عنوان هم تاکید میکنم که اگه حساسید نرید ادامه ی مطلب ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1here-under-rain1 بازدید : 39 تاريخ : شنبه 8 مهر 1402 ساعت: 13:20