کشتن منو این مهمونی های مسخره و اجباری >_

ساخت وبلاگ
بسم الله مهربون :)

امروز نرفتم دانشگاه . صبح اهل منزل غر زدن که نمیشه این همه به درسای دانشگاهت بی توجه باشی . ولی خب من در کمال آرامش فقط صبحانه م رو خوردم و بعدشم اومدم بالا . من راه خودم رو انتخاب کردم . گرچه حق با اوناست ولی نمیخوام بحث کنم که آرامشم بهم بریزه . ولی خب ظاهرا نشد :|
 خالم مستقیما بهم زنگ زده میگه پرواز امشب حتما بیایی ها . حالا اصلا سابقه نداشته وقتایی که مهمونیم خاله م مستقیما زنگ بزنه و بگه بیایی :| قشنگ معلوم بود تلفنی که با اهل منزل حرف زده بهش گفتن من نمیام . بعدش اومدم پایین ، انقد غر زدم که سرِ خودم درد گرفت ! خب یعنی چی واقعا ؟ من این همه دارم از زندگیم میزنم ، از دانشگاهم میگذرم ، این همه غیبت میکنم که به برنامه های خودم برسم بعد اینجوری خرابش میکنن . البته این دفعه نوبت اهل منزل بود که سکوت کنن و فقط گوش بدن D; 
ولی خب در نهایت اعلام کردم قطعا و صد در صد و بدونِ هیچ شکی آخرین مهمونی ایه که میام و قطعا دفعه ای دیگه هرکی زنگ بزنه یه نععععع میگم و تموم :| :)

+ :)
توی عنوان هم تاکید میکنم که اگه حساسید نرید ادامه ی مطلب !...
ما را در سایت توی عنوان هم تاکید میکنم که اگه حساسید نرید ادامه ی مطلب ! دنبال می کنید

برچسب : مهمونی,مسخره,اجباری, نویسنده : 1here-under-rain1 بازدید : 94 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 3:16