توی عنوان هم تاکید میکنم که اگه حساسید نرید ادامه ی مطلب !

متن مرتبط با «میدونم» در سایت توی عنوان هم تاکید میکنم که اگه حساسید نرید ادامه ی مطلب ! نوشته شده است

نمیدونم، نمیدونم، نمیدونم.

  • بسم الله مهربون :) هنوز نمیدونم میتونم بهش بگم یا نه. از یه طرف مطمئنم به اون بلوغ عقلی که برای درک این مسائل لازمه رسیده، از طرفی خودم میترسم. همش به خودم میگم پرواز مطمئنی؟ بیا بیشتر به خودت فرصت بده. اینجوری بهتر میتونی بفهمی با خودت چند چندی. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • نمیدونم.

  • بسم الله مهربون :) دلم یه آدم امن میخواد که بتونم درمورد قراردادهای کاری جدیدم باهاش حرف بزنم و ازش مشورت بگیرم و همچین کسی رو هم ندارم. بنا به دلایل زیادی دلم نمیخواد با خانواده ی خودم حرف بزنم، حتی با داداشم. دلم یه نفر رو میخواد که حرف هاش دلسوزانه و بر اساس مصلحت من نباشه. واقع گرایانه بهم مشورت بده. این روزا نمیدونم دارم تصمیم های درستی میگیرم یا نه. نمیدونم این قراردادها خوبه یا نه، هرجوری فکر میکنم میبینم زحمت اصلی با منه ولی خیلی از پولی که درمیارم رو دو دستی تقدیم اونا میکنم. نمیدونم واقعا. امروز انقدر فکر کردم که خسته شدم. تهش به خودم گفتم تجربه ست دیگه. نهایتا میفهمی اشتباه کردی و میشه درس عبرتت برای تصمیم های آینده. نویسنده : پرواز ... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • حکمتش رو هنوز خودمم نمیدونم!

  • بسم الله مهربون :)   گاهی اوقات مثل الان که از حجم و سنگینی درس ها خسته میشم فکر میکنم واقعا ارزشش رو داره؟ ارزش داره که من بهترین سال های عمرم رو که میتونسته م کلی کارای هیجان انگیز و قشنگ دیگه که دو, ...ادامه مطلب

  • شایدم تناقضی با دین نداره ! نمیدونم -_-

  • بسم الله مهربون :) اعتراف میکنم که دلم برای اینجوری قشنگ و تمیز درس خوندن کلی تنگ شده بود *_* هرچی بیشتر میخونم ، برای بیشتر فهمیدن حریص تر میشم .  چقدر جالبه نورو آناتومی . سخته برای من ولی واقعا جا, ...ادامه مطلب

  • خودمم نمیدونم دوست دارم چه اتفاقی بیفته واقعا ...

  • بسم الله مهربون :) + اهل منزل از صبح رفتن بیرون و الان برگشتن ... روز خوبی بود ، تمام روز رو تنها بودم و واقعا همش مفید بود . کلی درس خوندم ولی به شدت خسته و بی حوصله م ... این تصمیم ، با وجود اینکه همزمان دانشگاهم میرم ، درس ها هم این همه سخت و سنگینن دیوونگی بود ! دلم نمیخواد حالا که تا اینجای راه اومدم رهاش کنم ! و مهمتر اینکه میخوام بعدا که خستگیم رفت پ, ...ادامه مطلب

  • دارم اشتباه میکنم ! میدونم کنار نمیام با این موضوع ...

  • برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید , ...ادامه مطلب

  • بعید میدونم اصلا انرژی و انگیزه ای برام بمونه دیگه ...

  • بسم الله مهربون :) نمیتونم این همه مجاورت برای آناتومی گوارش حفظ کنم . واقعا به من چه خلف و فوق و قدام و پایینِ ایلئوم و ججنوم چه کوفت و زهر ماری هست ! یا فلان شریان مسیرش چجوریه و چه شاخه هایی داره ... به چه دردم میخوره اینا رو بدونم ؟ خیلی خوب میدونم که برای پزشکی ساخته نشدم ... من اگه همون رشته ی ریاضی رو ادامه میدادم ، اگه مهندسی عمران یا معماری خونده بودم ، الان یکی از بهترین ها بودم ... توی این راه نمیتونم حتی از 5 درصد توانایی هامم استفاده کنم ... هنوز سال دومم و نمیتونم کنار بیام و تحمل کنم ، هنوز به سختی های راه نرسیدم ، وای به حال بقیه ش ... واقعا سرنوشت من قراره چی بشه دقیقا =| زندگیم شده یه آش شله قلم کاری که خودمم نمیدونم چه خبره ... یه ماه و نیمه میان ترم داریم و هنوز تموم نشده ... همه ی برنامه های کنکورمم ریخته بهم >_<  عمیقا دارم فک میکنم عایا بعد هفت سال اصلا انرژی و انگیزه ای توی وجود من هست برای رفتنِ به دنبال علاقه ی اصلیم ؟ +حال دلتون خوب ..., ...ادامه مطلب

  • خب واقعیت همینه که نمیدونم :|

  • بسم الله مهربون :) انقد اطلاعاتم در مورد رشته م و پایینه که باور نمیکرد دانشجوی پزشکی باشم ! واقعا نمیدونستم بعد علوم پایه اسمش چی میشه و منظورش از بخش های ماژور و مینور چیه . حالت نگاه کردنش یه جوری بود که مطمئن بودم فک میکنه بهش دروغ گفتم و صرفا برای کلاس گفتم دانشجوی پزشکی ام :-))) + :),واقعیت,همینه,نمیدونم ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها